در دوران پس از انقلاب صنعتی و انباشته شدن شهرها از جمعیتِ شاغل در بخش صنعتی و توسعه ماشینیزم، دیدگاه های متفاوتی در رابطه با توسعه شهرها و ویژگیهای درونی آنها مطرح شد. نظریه ها و جنبش های اصلاح طلبانه ای برای اصلاح ساختار فضایی شهرها شکل گرفتند که خواستار حذف معضلات و مشکلات شهرها و برگردان آرامش گذشته به آنها بودند. یکی از این نظریات تئوری«واحد همسایگی » بود که توسط «کلارنس پری » مطرح شد. او ابتدا در سال ۱۹۲۶ میلادی طرح مقدماتی «واحدهای خودیار» یا «واحد همسایگی» را منتشر کرد و سپس در سال ۱۹۲۹ گزارش جامع این طرح توسط پری در کمیته طرح منطقه ای نیویورک و حومه منتشر شد.نگرانی پری از عدم بهسازی شرایط کالبدی و اجتماعی مادرشهرهای ایالات متحده، در ربع اول قرن بیستم موجب شد تا طرح واحد همسایگی شکل بگیرد. پری تا حد زیادی تحت تأثیر منطقه بندی ، نحوۀ واگذاری مسکن و دیگر جنبش های اصلاح طلبانه مطرح در آن زمان در ایالات متحده قرار داشت. طرح وی علائق روز افزون به مشارکتی کردن خدمات شهری را نشان میدهد. گزارش اصلی سال ۱۹۲۹ به صورت بخشی از طرح منطقه ای نیویورک نگاشته شد که رهنمودی برای توسعه حومه های شهری بود. این نظریه که در ۹۰ سال اخیر از پیشروترین نظریات شهرسازی بوده است و توانسته تا حد زیادی در مدیریت شهری، کاهش معضلات اجتماعی و ایجاد هویت در محلات موفق عمل کند. پری بر این باور بود که زندگی گروهی که در فطرت انسان ها نهفته است. برای او مطلوب بوده و پیش نیاز نظم و آموزش اجتماعی است. تا کنون پروژه های بسیاری نیز بر اساس نظریه واحد همسایگی در حومه های نیوجرسی، بوستون، نیویورک و فلوریدا ساخته شده است.
واحد همسایگی به منزله خانه های مسکونی با محیط پیرامونی آن است که در کنار هم یک کل بهم پیوسته را تشکیل می دهند و دارای یک هویت جمعی و محله ای است. این هویت جمعی در واحد همسایگی باعث ایجاد رشد و پویایی جمعی، افزایش ارتباطات اجتماعی و احساس همبستگی اجتماعی می شود.
این فایل با فرمت پاورپوینت در 26 اسلاید قابل ویرایش تهیه شده است.
هدیه محصول
فایلword آشنایی با ضوابط اجرائیات و بخش های ساختمان
(17صفحه)